روز سرباز – 4 مهر ماه در کشور عزیزمان ایران روز دوم هفته دفاع مقدس به عنوان روز سرباز نامگذاری شده است. این روز را به پاس زحمات و سخت کوشی های سربازان عزیز که حافظ امنیت کشور هستند گرامی می داریم.
بهعبارتی، سرباز در معنای کسی است که از جانش در پی آرمانی گذشته و از باختن سرش ابایی نداشته باشد؛ ولی معنای کاربردیِ این واژه برای کسی بهکار برده میشود که پیشهٔ نظامیگری داشته باشد و در ارتش خدمت کند، که بدین معنا سپاهی و لشکری هم میگویند.
سربازی در ایران
دورهٔ خدمت نظامی اجباری در ایران اشاره دارد. بر پایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همه مردان ایرانی که به ۱۸ سالگی برسند باید به مدت ۱۸ ماه تا ۲ سال در این دوره شرکت کنند مگر اینکه به دلایل مختلفی که در قانون و آییننامههای مربوطه آمده از این خدمت معاف شوند. مردان ایرانی در صورت سرپیچی یا فرار از خدمت سربازی از برخی خدمات اجتماعی و شغلی محروم میشوند. معمولا ستاد کل نیرو های مسلح انتخاب می کند که افراد مشمول کجا باید خدمت کنند و خود مشمولان نمی توانند مکان خدمت خود را انتخاب کنند.
پیشینه
ارتش ایران از دورههای بسیار قدیم همواره از دو دسته سپاهیان ثابت که همیشه در حال خدمت نظامی به شاه بودند و دستهٔ سپاهیان موقت که فقط هنگام ضرورت جمع میشدند تشکیل شده بود. در پادشاهیهای هخامنشی، اشکانی و ساسانی تا زمان زندیان همواره این دو دسته وجود داشتند و حکام ساتراپیها و ولایات در هر جنگ و پیشامدی نیروهای ثابت و موقت خود را به خدمت شاه میفرستادند. گروه موقت فقط تا پایان جنگ در خدمت باقی میماندند ولی گروه ثابت به سربازخانهها و پادگانهای خود بازمیگشتند
بنیچه
بُنیچه که آن را اشتقاقی از واژه «بُن» به معنی جفت میدانند نظامی برای دریافت مالیات و سربازگیری بوده که از عصر ایلخانیان تا اواخر دورهٔ قاجار در ساختار حکومتی و مالی ایران رواج داشتهاست. بنه واحد تقسیم مالیات در روستاها بود و در اصطلاح کشاورزان به مقدار زمینی گفته میشد که با یک جفت گاو میتوانستند آن را شخم بزنند.الیاتگیری در این نظام ترتیب خاص خود را داشته اما در حوزهٔ سربازگیری هر روستا متعهد میشده تا شمار مشخصی از جوانان را برای خدمت سربازی به حکومت تحویل دهد. تعداد سرباز از میزان بنیچهٔ مالیاتی هر واحد جغرافیایی مشخص میشد و روستاییان موظف بودند آن تعداد سرباز را تأمین کنند. هزینهٔ سفر سرباز تا محل اردوگاه و هزینه زندگی خانوادهٔ او در مدت سربازی برعهدهٔ صاحب بنیچه بود
سربازی در دوره قاجار
در سال ۱۱۸۶ خورشیدی پس از امضای عهدنامه فینکنشتاین، ژنرال گاردان از طرف ناپلئون بناپارت به ایران آمد. وی در گزارش جامعی که در ۲۴ دسامبر ۱۸۰۷ (۲ دی ۱۱۸۶) برای بناپارت فرستاده توضیح داده که «در ایران هر ایلی ملزم است مقدار معینی سوار بدهد.»
در اسناد نظامی فرانسه گزارش دیگری مربوط به سال ۱۸۳۱ میلادی (۱۲۱۰ خورشیدی) برابر با سالهای پایانی زندگی فتحعلیشاه وجود دارد که در خصوص شیوه سربازگیری در آن دوره اینطور نوشته: «نحوه سربازگیری در ایران به روش ملوکالطوایفی است، هر استان و شهرستان، به استثناء چند شهر، باید عدهای سوار با اسب بدهد و اگر سربازی فرار کند، یکی از بستگانش را به جای او به خدمت سربازی خواهند برد.» اگر ناحیه یا شهرستانی که باید تعدادی سرباز بدهد، به علتی از فرستادن سرباز خودداری میکرد، برابر قرارداد و صورت دیوانی بایستی به ازای هر سرباز مبلغی وجه نقد به عنوان پیشکش به خزانه شاه یا ولیعهد میپرداخت تا با آن پول از محل دیگری سرباز فراهم نمایند.
سربازی در دوره پهلوی
در ۱۶ خرداد ۱۳۰۴ قانونی ۳۶ مادهای با عنوان «قانون خدمت نظام اجباری» در نشست ۱۷۸ دوره ۵ مجلس شورای ملی به تصویب رسید و «قانون سربازگیری» (مبتنی بر بنیچه) مصوب ۱۲۹۴ را نسخ کرد.بر پایهٔ بند اول این قانون، همهٔ افراد ذکور بالای ۲۱ سال، میبایست به مدت دو سال به سربازی میرفتند. دارندگان گواهینامهٔ تحصیلی متوسطه یا بیشتر، یک سال خدمت میکردند.این قانون، طول کل خدمت نظام را برای هر مرد ایرانی ۲۵ سال در نظر گرفته و آن را به سه دوره تقسیم کرده بود: دوره خدمت نظامی به طول ۶ سال (۲ سال تحتالسلاح و ۴ سال احتیاطی)، دورهٔ ذخیره به طول ۱۳ سال (۶ سال ذخیرهٔ مقدم و ۷ سال ذخیرهٔ تالی) و دورهٔ پاسبانی (۶ سال). همچنین در این قانون معافیتهایی برای بیماران، مجتهدین و طلاب علوم دینی، تکفرزندان و محصلین در نظر گرفته شده بود. فراریان از خدمت نیز در دادگاه نظامی محاکمه میشدند. بعدها در ۲۳ مرداد ۱۳۱۰ به منظور تشدید مجازات کسانی که برای گرفتن معافیت دست به تقلب میزدند یا در آن معاونت داشتند قانون مجازات مجرمین در امور نظام وظیفه به تصویب مجلس شورای ملی رسید و در ماه بعد بخشهای قابل توجهی از قانون خدمت نظام اجباری مورد بازبینی و تغییر قرار گرفتند
با مشمول کردن همه جوانان ذکور ایرانی به خدمت سربازی، امکان استفاده از نفوذ برای معافیت از خدمت تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. در آن دوران، چون یک میلیون نفر شرایط تعیین شده برای سربازی را داشتند و نیاز کشور ۱۰۰هزار نفر بود، مقرر شد که از هر ۱۰ نفر فقط یک نفر به قید قرعه به سربازی رود.مقررات مربوط به قرعهکشی و اعضایی که در هر حوزه باید در قرعهکشی حاضر باشند، در متن قانون آمده بود. همچنین طبق مفاد این قانون کاربرد نظام بنیچه برای گرفتن سربازی لغو میشد مگر در مناطقی که هنوز قانون سجل احوال اجرا نشده باشد.
برخی بر این باورند که اهمیت بنیانگذاری سربازی اجباری در ایران آن دوره، در حالت اجتماعی آن بود چرا که در عمل نیز اجباری بود و برای نخستینبار، جوانان برخاسته از طبقات، گروههای اجتماعی و مناطق گوناگون، با هم درآمیخته شدند که گامی اساسی در تحکیم مبانی وحدت ملی میان ایرانیان بود.پیش از آن هم سربازی اجباری در ایران وجود داشت اما نیاز قشون به سرباز از طریق توافقی که میان افسران نظامی و صاحبان دهها انجام میگرفت تأمین میشد. قانونی که در ۱۳۰۴ به تصویب رسید باعث شد سربازی برای همگان اجباری شود تا عدالت درگرفتن نیرو رعایت شود. روحانیان ایران به مخالفت با آن برخاستند و آن را مخالف «شرع مقدس» اعلام کردند سپس تظاهراتی شدید و خشن در قم و مشهد به پا کردند که رضاشاه نیز در پاسخ، فرمان داد که با قدرت و حتی خشونت، به تظاهرات روحانیان پایان داده شود و همین کار نیز انجام شد.
جامعترین قانون مربوط به سربازی در ایران در ۲۹ خرداد ۱۳۱۷ در ۱۹ فصل و ۱۶۶ ماده با عنوان «قانون خدمت نظام وظیفه» به تصویب یازدهمین دور مجلس شورای ملی رسید. این قانون شیوه سربازگیری، معافیتهای مزاجی و تحصیلی، بسیج عمومی، تنبیهات سربازان وظیفه و فراریان و غیره را مشخص کرده بود. دورههای خدمتی در این قانون ۲ سال زیر پرچم، ۴ سال احتیاط، ۱۴ سال ذخیره اول و ۵ سال ذخیره دوم تعیین شده بود. آنهایی که دوره خدمت زیر پرچم خود را به پایان رسانده بودند در چهار سال دوره احتیاط یک بار و در شش سال اول ذخیره هر دو سال یک بار و در سالهای دوم و چهارم و ششم از دوره مزبور هر کدام یک بار و در بقیه سالها هر سه سال یک بار بایستی به مدت یک ماه برای تجدید آموزشهای نظامی به پادگان حاضر میشدند (ماده ۱۲۳). سن ورود به خدمت آغاز ۲۱سالگی تعیین شده بود. در این قانون برخلاف قانون مصوب ۱۳۰۴ خبری از قرعهکشی برای سربازی نبود اما مجالس سربازگیری به شکل علنی برگزار میشد و مردم میتوانستند به عنوان تماشاچی حضور داشته باشند.
بر پایه این قانون ایرانیان مقیم خارجه باید در سنی که مشمول میشدند خود را به نمایندگان سیاسی و قنسولی ایران معرفی میکردند. این نمایندگان موظف بودند فهرستی از اتباع ذکور مشتمل بر اطلاعات هویتی آنها در اختیار میداشتند و در ابتدای هر سال شمسی از افرادی که آن سال مشمول میشدند برای حضور در سفارتخانه یا کنسولگری دعوت میکردند و آنهایی را که سرباز تشخیص میدادند باید با صدور معرفینامه به طرف ایران حرکت میدادند. هر فردی که خدمت خود را تا اول فروردین چهل و شش سالگی انجام نداده بود و به ایران بازمیگشت باید خود را برای خدمت زیر پرچم معرفی میکرد.
فراریان از خدمت در نوبت اول به تجدید خدمت با شش ماه اضافی، نوبت دوم تجدید خدمت با یک سال اضافی، نوبت سوم چهار سال خدمت و در نوبتهای بعدی به شش سال خدمات ساختمانی و جادهسازی محکوم شده و در این مدت حقوق آنها شبیه به دیگر سربازان وظیفه میبود. مجازات غیبت بیش از پنج روز در هنگام جنگ، محکومیت به زندان بین شش تا پانزده سال با اعمال شاقه و در خط آتش، اعدام بود. هر کس افراد مشمول را عالماً و عامداً استخدام میکرد به ۱۰ تا ۳۰ روز زندان (قابل ابتیاع) محکوم میشد. طبق این قانون کلیه اموال فراریان و کسانی که به خارج مسافرت کرده و بیش از یک سال به محل خدمت برنمیگشتند، ضبط میشد.[۲۷]
در بیستم تیر ۱۳۳۲ دولت محمد مصدق لایحهای به منظور تعیین تکلیف متولدان ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۱ به تصویب مجلس رساند تا این افراد که به دلیل عدم احتیاج به خدمت زیر پرچم احضار نشده بودند و وضعیت آنها بلاتکلیف باقی مانده بود با پرداخت مبلغ مختصری از خدمت معاف شوند. این مبلغ برای بیبضاعتان یک هزار ریال در نظر گرفته شده بود.
در سال ۱۳۳۵ امور سربازگیری از حوزه اختیارات ارتش خارج و به وزارت کشور سپرده شد اما اجرای این قانون به علت عدم آمادگی وزارت کشور تا مهرماه سال ۱۳۴۱ به تعویق افتاد.[۲۹] این قانون تا زمان انقلاب ۱۳۵۷، دچار دگرگونی زیادی نشد.