سالروز شهادت امیر کبیر – میرزا محمدتقیخان فراهانی (زاده ۱۱۸۶ خورشیدی در اراک – درگذشته ۲۰ دی ۱۲۳۰ در کاشان) (۱۸۰۷–۱۸۵۱ میلادی) یا امیرکبیر، نخستین صدراعظم ناصرالدینشاه قاجار از ۲۸ مهر ۱۲۲۷ ش تا ۲۲ آبان ۱۲۳۰ ش. مؤسس اولین دانشگاه ایران (دارالفنون) ناشر دومین روزنامه ایران بنام وقایع اتفاقیه بود.
امیرکبیر در مدت صدارت خود در ۳۹ ماه اصلاحاتی مشتمل بر ایجاد نظم مالی و نظم در شبکه قدرت انجام داد که باعث برانگیختن خصومت در افراد با نفوذ دربار شد که مورد حمایت قدرتهای خارجی بودند. عاقبت مادر شاه مهد علیا، معاون صدراعظم میرزا آقاخان نوری و میرزا یوسف خان آشتیانی حسابدار دربار برای برکناری و تبعید او به کاشان و سپس ایجاد سوءظن در شاه جوان و اقدام به قتل او در حمام فین کاشان اقدام نمودند.
هرچند امیرکبیر به دلیل برقراری ثبات سیاسی و امنیت ملی بابیان را سرکوب کرد برخی از نویسندگان از نتایج این این عمل را بستنه شدن راه نوگرایی و اصلاحات و در نتیجه تداوم تسلط کامل روحانیت شیعه بر امور کشور تا پایان قرن نوزدهم و یا بیشتر دانسته اند.
زندگینامه کودکی
میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه اراک متولد شد. پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دست آورد.
دوران حضور در دستگاه دولتی
وی پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به نزد تزار روسیه برود. وی سپس ریاست هیاتی سیاسی را بر عهده گرفت و مامور حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی شد. این ماموریت دو سال به طول انجامید و میرزا محمدتقیخان در این دوران به امیرنظام ملقب گشت پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال ۱۲۲۷ ، وی در تامین هزینه عزیمت ولیعهد ناصرالدینشاه به تهران نقش مهمی ایفا نمود. وی در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه به مقام صدر اعظمی دست یافت و لقب امیرکبیر را دریافت نمود. دلیل این انتصاب، حسن انجام وظیفه او در رساندن شاه به تخت پادشاهی بود. ناصرالدین شاه در آن زمان ۱۶ سال داشت.امیرکبیر در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ برابر ۲۲ ربیعالاول ۱۲۶۵ ق. با عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه ازدواج کرد
عزل
حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدینشاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ چنان که تلاشهای این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود گردید. برخی از درباریان که او را مخالف منافع خود میدیدند، تهمت زدند که امیرکبیر داعیه سلطنت دارد. تحریکهای مادر شاه و دیگر درباریان باعث ترس شاه شد، از این رو، حکم عزل امیرکبیر در روز ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ هجری قمری به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد
تأسیس مدرسهٔ دارالفنون
امیرکبیر زمانی که به صدارت رسید به نقص و کمبود مؤسسات فرهنگی و علمی آگاه بود و معتقد بود ایران از نظر علوم و تمدن جدید بی بهره است و اگر بخواهد تحولاتی را در کشور ایجاد کند باید جوانان ایرانی بهره ای از تمدن و علوم مختلف کسب کنند. او دو مسافرت به خاک روسیه داشت و در این سفرها نظام تعلیم و تربیت ملل اروپایی را بررسی کرد و لازم دید اگر بخواهد دوشادوش آن کشورها پیش برود، ۲ راه پیش رو دارد: یا باید عدهای را برای تحصیل به اروپا بفرستد یا اینکه عدهای از معلمان اروپایی به ایران اعزام کند.
تأسیس یک مدرسهٔ عالی و معلم اروپایی همیشه دغدغه او بود و زمانیکه به صدراعظمی رسید خواست به این فکر جامه عمل بپوشاند. استدلال او این بود که به جای اینکه دولت ایران بیست نفر محصل به اروپا بفرستد، با این بودجه چند معلم از اروپا به ایران بیاورد و دویست محصل را تربیت کند.
مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسهٔ جدید ایران بود. شاهزادگان قاجار نخستین دانشآموزان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی، داروسازی، معدن و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهای آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. اگرچه امیر هنگام گشایش و آغاز به کار دارالفنون از صدارت برکنار و به کاشان تبعید شده بود، اما با همهٔ مخالفتهای جانشینش، میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه
اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره، در شماره ۴۹ این روزنامه خبر تحریفشدهای دربارهٔ مرگ امیرکبیر منتشر شد.
رسیدگی به وضع مالیه
امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوهخواری به مبارزه برخاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند، قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بیحسابی که حاجی میرزا آقاسی برقرار کرده بود، را قطع کرد. وی سر و سامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. امیر همچنین تیول تیولدارانی که حق دیوان را نمیدادند، ضبط کرد.
در دوره صدارت حاجی میرزا آقاسی وضعیت مالی دولت به هم ریخته و خزانه خالی بود و بودجهٔ کشور در حدود یک میلیون تومان کسری داشت. پولهای نقد خزانه نصیب عدهای خاص از درباریان و روحانیون مستمری بگیر میشد و نصیب دیگران براتهای بیاعتبار بود. زمانی که امیر به قدرت رسید حجم این براتهای معوقه بسیار زیاد بود. امیر اطلاعات مالی و مالیاتی را بهروز رسانی کرد (اکثراً از دفاتر مالیاتی بر اساس اطلاعات زمان کریمخان زند نوشته شده بودند). امیر برخی از مستمریها را قطع کرد و برخی را کاهش داد. براتهای معوقه را به قیمت پایینتر نقد کرد و دستور داد دیگر چنین براتهای بیاعتباری صادر نشود.
رقم خالص درآمد کشور در آخرین سال صدارت امیر کبیر نزدیک به سه میلیون تومان بود و بیشترین عایدی مالیاتی نیز مالیات آذربایجان به مقدار ۶۲۰ هزار تومان بود. در همان سال مجموع مخارج دولت در حدود دو میلیون و ششصد هزار تومان بود. او همچنین برای مأموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.
در اغلب دورههای حکومتی در ایران امرا و دیوانیان و سربازان قشون به جز مالیات، اموالی را تحت عنوان هدیه و انعام و سیورسات و آذوقه و مژدگانی از مردم مطالبه میکردند. به جز این موارد رشوه نیز جزو مداخل دیوانیان بود. امیر کبیر پس از سامان دادن به وضعیت مالی کشور و برقراری مواجب منظم برای عمال دولتی دستور ممنوعیت دریافت هر نوع وجه غیرقانونی را صادر کرد. تا پیش از دوره حکومت امیر مأموران دولتی و لشکریان در هنگام عبور از نواحی آذوقه خود را از مردم مطالبه میکردند و گاهی نیز اقدام به مصادره اموال مردم میکردند. امیر این رسم را که طلب سیورسات نامیده میشد ممنوع کرد و در چند مورد از جمله در مورد تعدیات توپچیان آذربایجانی و سربازان قصر شیرین دستور به تنبیه متخلفان و پرداخت خسارت از اموال ایشان کرد. این موارد برای آگاهی عموم و تشویق آنها به گزارش تخلفات در روزنامه دولتی انتشار مییافت. به دستور امیر مأموریتهای دولتی باید به حکم دولت انجام میشد و دولت هزینه انجام مأموریت را به مأمور میپرداخت و مأمور موظف بود آذوقه اش را به قیمت روز در طول مسیر خریداری کند. از خصوصیات مهم امیرکبیر این بود که حتی از کسی هدیه هم نمیپذیرفت و به دولتیان نیز چنین دستور داد که حتی هدیه نیز از کسی نپذیرند تا کسی دستاویزی برای رشوه نداشته باشد.
سالروز شهادت امیر کبیر
امیرکبیر، دو روز پس از عزل به کاشان تبعید شد. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را از ناصرالدینشاه بگیرند. سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ (برابر با ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲ میلادی) در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش به قتل رسید. کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به روایت میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور حقایق الخبار ناصری روز بعد از قتل جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت الدوله کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقى که درب آن به سوى صحن امام حسین باز مىشود به خاک سپردند.