هفته وحدت در ایران به فاصلهٔ میان ۱۲ ربیعالاول که سالگرد تولد حضرت محمد مصطفی بنا بر روایات اهل سنت و برخی از شیعیان است تا ۱۷ ربیعالاول که تاریخ ولادت او بنا بر روایات موجود در شیعه است. فکر شکلگیری هفتهٔ وحدت برای نخستین بار به پیشنهاد حسینعلی منتظری و موافقت و فرمان روحالله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، این بازهٔ زمانی به عنوان هفتهٔ وحدت اسم گذاری شد. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هر ساله در هفتهٔ وحدت، اقدام به برگزاری گردهمایی بینالمللی وحدت اسلامی میکند.
تاریخچه تقریب و وحدت مذاهب اسلامی
مراد از تقریب مذاهب اسلامی، «نزدیکشدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف شناخت یکدیگر…بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی» بیان شده است.این اندیشه از سالیان دور، موردتوجه عالمان مسلمان شیعه و سنی بوده است؛ اما از اوایل قرن بیستم میلادی، عالمانی چون سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبدُه، محمدحسین کاشفالغطاء، عبدالمجید سلیم، محمود شلتوت، محمدتقی قمی و آیتالله بروجردی به آن سرعت بیشتری دادند.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش و تشکیل جمهوری اسلامی ایران اندیشه تقریب بیش از پیش گسترش یافت
تعیین هفته وحدت
پس از انقلاب اسلامی ایران، در ۱۳۶۰ش، آیتالله منتظری در نامهای به وزیر وقت ارشاد جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داد بهمنظور هماهنگی و اتحاد با دیگر مسلمانان، فاصله میان ۱۲ ربیعالاول (سالگرد ولادت پیامبر اسلام(ص) بنابر روایات اهل سنت) تا ۱۷ ربیعالاول (تاریخ ولادت حضرت محمد(ص) بنابر روایات شیعه)، هفته وحدت نامگذاری شود. پس از این، امام خمینی در سخنرانیای در روز ۸ دیِ ۱۳۶۰ش، با اشاره به پیشنهاد وی، این اصطلاح را به کار برد. او در بخشی از سخنرانیاش گفت: «ما فریاد میزنیم که باید همه با هم باشیم، هفته وحدت داشته باشیم. دین ما یکی است، قرآن ما یکی است، پیغمبر ما یکی است.»
مشترکات مسلمین
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبی طوری نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق «انما المؤمنون اخوه؛ » بوده باشند، زیرا خدایی که همه پرستش میکنند یکی است. همه میگویند: «لا الله الا الله» همه به رسالت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ایمان دارند و نبوت را به او پایان یافته میدانند و دین او را خاتم ادیان میشناسند. همه قرآن را کتاب مقدس آسمانی خود میدانند و آن را تلاوت میکنند و قانون اساسی همه مسلمین میشناسند، همه بهسوی یک قبله، نماز میخوانند و یک بانگ به نام اذان برمیآورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه میگیرند، همه روز فطر و اضحی را عید خود میشمارند، همه مراسم حج را مانند هم انجام میدهند و با هم در حرم خدا جمع میشوند. و حتی همه خاندان نبوت را دوست میدارند و به آنها احترام میگذارند. اینها کافی است که دلهای آنها را بهیکدیگر پیوند دهد. و احساسات برادری و اخوت اسلامی را در آنها برانگیزد
بدون شک هفته وحدت و طرح این مسئله و ضرورت آن میتواند گام مهمی در راستای وحدت مسلمانان باشد. تمامی مسلمانان باید با توجه به موارد اتفاق خویش اتحاد و انسجام خویش را حفظ کنند و با اتحاد خویش توطئههای دشمنان را نقش بر آب کنند خصوصا ما شیعیان باید با الگو قرار دادن ائمه اطهار (علیهمالسّلام) باید ثابت کنیم که پیرو واقعی آن بزرگواران هستیم. موسی بن جعفر (علیهالسّلام) میفرماید: «چنان رفتار کنید که هرکس شما را ببیند بگوید: خدا رحمت کند جعفر بن محمد را که چه خوب یارانش را تربیت کرده است».
در جای دیگری میفرماید: «شما شیعیان موجب آبرومندی ما باشید، نه مایه آبرو ریزی ما».
احادیث شیعه در همبستگی با سایر مسلمانان
احادیث فراوانی از ائمه (علیهمالسّلام) در توجیه بهچگونگی معاشرت شیعه با اهلسنّت در کتب روایی شیعه آمده است که ما به ذکر نمونهای بسنده میکنیم. شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه بابی را تحت عنوان «باب وجوب عشرة الناس» به این موضوع اختصاص داده، و میفرماید: «بَابُ وُجُوبِ عِشْرَةِ النَّاسِ حَتَّی الْعَامَّةِ بِاَدَاءِ الْاَمَانَةِ وَ اِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ الصِّدْقِ وَ اسْتِحْبَابِ عِیَادَةِ الْمَرْضَی وَ شُهُودِ الْجَنَائِزِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ الصَّلاةِ فِی الْمَسَاجِدِ».
«باب واجب بودن زندگی مسالمتآمیز با مردم، حتّی اهلسنت؛ بدینصورت که امانت آنان را ادا کنید و به سود آنان شهادت دهید و به راستگویی با آنان پایبند باشید، مستحب است که مریضهای آنان را عیادت، جنازههای آنان را تشییع، با همسایگان رفتار نیکو و در مساجد حضور داشته باشید».
در این باب احادیثی آمده که از آن جمله روایت زیر است: راوی گوید: از امام (علیهالسّلام) پرسیدم: سزاوار است رفتار ما میان خود و آنانکه معاشرت داریم چگونه باشد؟ در حالی که: «لَیْسُوا عَلَی اَمْرِنَا»؛ «بر اعتقاد ما شیعیان نیستند». فرمود: ببینید، ائمه شما چگونه رفتار میکنند، از آنها پیروی کنید، آنچه آنان انجام میدهند از آنها پیشی نگیرید که گمراه خواهید شد.
۱. «فتمسّکوا بهما، ولاتقدموهم فتضلّوا».
به کتاب و عترتم چنگ زنید و از آنها پیشی نگیرید که گمراه میشوید.
۲. لاتقصروا عنهما فتهلکوا.
از آنان عقب نمانید که هلاک خواهید شد.
۳. لا تعلّموهما فانّهما اعلم منکم.
به آنها چیزی نیاموزید زیرا آنان از شما داناترند.
۴. انّ االله سائلکم کیف خلفتمونی فی الثقلین
از چگونگی رفتارتان با ثقلین (قرآن و اهلبیتم) بازخواست کننده از شما خداست.
۵. انّی سائلکم حین تردون علیّ الحوض عن الثقلین.
من خود آنگاه که بر حوض کوثر وارد میشوید از ثقلین (کتاب خدا و عترتم) پرسانم.
با این همه تاکید بر تمسّک و متابعت از اهلبیت (علیهمالسّلام) و هشدار و ترساندن از مخالفت میان مسلمانان است و اینکه شیعه فرق خود را با اهلسنّت (در اهتمام به مساله اتحاد) آشکار کنند و این ملاک و حکمت، امروز هم وجود دارد. پس مستحب است حضور در مساجد اهلسنّت و نماز خواندن با آنان برای اینکه (این سماحت شیعه) آشکار شود و میان مسلمانان اتّحاد کلمه بهوجود آید.
و انّما الحکمة فی تشریعها هی المداراة وتوحید الکلمة وابراز المیزه بینهم و بین العامة، و علیه فهی تاتی فی امثال زماننا ایضاً، فیستحب حضور مساجدهم و والصلاة معهم لیمتاز الشیعة بذلک عن غیرهم و تبیین عدم تعصبهم حتی تتحد کلمة المسلمین.